چیزی که امسال در نمایشگاه کتاب داشتیم مدیریت ارشاد بود برای حضور انتشاراتی های مسئله دار
نماینده: در مورد نمایشگاه کتاب امسال برآیند کلی شما چه بود؟
پژمانفر: در نمایشگاه امسال از قبل یک سری برنامههایی را پیشبینی کرده بودند و فضا را مهیا کردند برای ورود یک سری از مجموعههایی که قبلاً در چرخه نبودند، ولو اینکه اینها خیلی از آثارشان را نیاورند، ولو اینکه در سالهای گذشته نبودند و امسال تازه آمدند، ولو با یک کتابهای محدود این کار را شروع کردند. همینکه اینها پایشان در نمایشگاه باز شد، توانستند ترکیب نمایشگاه را عوض کنند.
مدیریت نمایشگاه امسال هم با گذشته متفاوت بود و مقداری جای نگرانی داشت. ما امسال انتشاراتی را داشتیم که عموم تولیداتشان کتب زرد و مسئلهدار و مشکلدار بوده، اما فرصت پیدا کردهاند در نمایشگاه برند خودشان را نشان داده و مطرح کنند، پولهای خوبی هم با عنوان حمایت از ناشرانی که سالهای گذشته به خاطر مشکلاتشان در نمایشگاه نبودند، به اینها داده شده. من رقم پرداختی به اینها را نمیگویم، ولی بدانید که عدد قابلتوجهی بوده است.
حرکات ساختارشکنانهای که در قالب فیلم یا تئاتر و کل حرکتهای وزارت ارشاد میبینیم، یک بخشی از این پازل هم در حوزه کتاب است که خطراتش کمتر از بقیه حوزهها نیست. نگرانی ما در این قضیه این است.
نماینده: پس وزارت ارشاد هیچ تقابلی با این اقدامات ساختارشکنانه نکرد؟
پژمانفر: برعکس! کاملاً وزارت ارشاد اینها را مدیریت کرد. چیزی که امسال داشتیم مدیریت ارشاد برای حضور اینها به بهانههای مختلف بود.
نماینده: مثل اقدام آقای صالحی در دلجویی از ...
پژمانفر: بعضی رفتارها در نمایشگاه امسال عجیب بود، مثلاً به بعضی انتشاراتها اول مجوز داده بودند و بعد جمع کردند ولی نهایتاً رفتند و دلجویی کردند؛ اما کل چیزی که زیر پوست نمایشگاه جریان داشت، ایجاد فرصت کردن برای آنهایی بود که کتابهای خودشان را با نگرانی در بازار عرضه میکردند. اینها امسال حمایت خوبی را از خودشان احساس کردند.
در بخشهای دیگری هم کتابها و انتشاراتی موردحمایت قرار گرفتند، چند میلیارد رقم مؤثری بود. توجیهاتی را برای جمعی درست کردند و مدیریت نمایشگاه را هم اصطلاحاً به بخش خصوصی واگذار کردند.
نماینده: در مورد ممیزیها رویکرد وزارت ارشاد قابلقبول و رضایتبخش هست؟
پژمانفر: متأسفانه ارشاد در حال پیگیری یک مبنای غلط است؛ تا ممیزی را از روی کتاب بردارد. میگوید ممیزی را باید خود آدمها در خرید کتاب انجام دهند. البته شاید این را در یک جامعه سکولار بتوانیم ممیزی بنامیم، اما طبیعتاً در نظامی که حاکمیتش دینی است این مبنا را قبول ندارد. متأسفانه اینها به این سمت میروند که بگویند این کتابها هست، خریداران بروند ببینید هر کدام خوب نبود را نخرند. آنقدر نخرند که تولیدکننده آن را تولید نکند؛ این روند را ما غلط میدانیم.
فیلمی که بتواند نگاه ارزشی را منتقل کند بسیار بسیار کم داریم
ما باید انسانهایی را در این حوزه پرورش دهیم و همچنین مبانی تولید را عوض کنیم
نماینده: در حاشیه بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه کتاب، ایشان در مورد وضعیت نمایشهای روی صحنه نگرانی را با وزیر ارشاد مطرح کرده بودند. شما هم گزارشی از این نمایشها دارید؟
پژمانفر: نگرانی مطرحشده در موضوع نمایش، بیشتر ناظر به اجرای یک تئاتر در مشهد بود که آقای علمالهدی هم قبلاً موضعگیری خوبی نسبت به این قضیه کردند.
نماینده: کمیسیون و اعضای کمیسیون چقدر نسبت به این مسائل حساس هستند و فیلمها را چقدر میبینند و مطالبهشان از ارشاد تا چه حد است؟ مثل فیلم «قصهها» که این روزها در حال اکران است.
پژمانفر: خود من اکثر فیلمها را میبینیم. متأسفانه فضای امروز سینمای ما همین است. فیلمی که بتواند نگاه ارزشی را منتقل کند بسیار بسیار کم داریم.
در مورد قصهها بالاخره این فیلمها ساختهشده و کاملاً هم سیاه است. البته فیلمهای سیاهتر از این هم داریم. بعضی فیلمها کاملاً «زیر یک خم» تمامی گزارههای دینی ما رفته است.
در فیلم «قصهها» بیش از همه دو سکانس مسئلهدار داشت و خیلی هم به موضوع فتنه ورود نکرده بود. البته در فیلم اصلی که ما دیدیم قضیه جدیتر و مشکل بیشتر بود که با صحبتهای صورت گرفته در نسخه اکران شده کمی اصلاحشده است.
البته خانم بنیاعتماد هم چون میخواهد ژست بگیرد، میگوید در فیلم تغییری ندادهام، ولی اینها تغییر داده و اصلاح کردهاند.
نماینده: به نظر شما چرا با اینکه دستگاههای فرهنگی تلاش میکنند، اما سالانه فیلمهایی در کشور تولید میشود که به لحاظ محتوا ضد ارزشها است و حاشیههایی را برای سینمای کشور ایجاد میکنند؟
پژمانفر: ما باید انسانهایی را در این حوزه پرورش دهیم و همچنین مبانی تولید را عوض کنیم. ما باید به این سمت برویم که مانند خیلی از کشورها محتوا را خودمان سفارش بدهیم. الآن دنیا بر اساس سفارش تولید میکند. حاکمیت میگوید ما الآن پنج مسئله مهم را در اولویت داریم، چه کسی میتواند برای جواب دادن به اینها فیلم بسازد؟ شما برای پاسخ به آن مسئله قصهای را مینویسید، حاکمیت که تأیید کرد، آن را به یک کارگردان میدهد تا این را تولید کند؛ یعنی این گروه پاسخ حاکمیت به مسائل را درمیآورند.
الآن در ایران برعکس است. فیلمنامهنویس دنیایی را برای خودش خلق میکند و کارگردان هم فیلم آن را میسازد. دنیای او میرود روی آنتن و پرده سینما و پولش را ما میدهیم؛ یعنی حاکمیت برای تولید فکر دیگران پول میدهد.
در صداوسیما هم تا حدی همینطور است. میگویند یک فیلم را میآوریم، ۱۰ جای آن را قیچی میکنیم و روی آنتن میفرستیم؛ اما مهم این است که بالاخره دنیای او روی آنتن رفته است. اصلاح این روند یک جرأت و ارادهای میخواهد که متأسفانه در صداوسیما و ارشاد ما وجود ندارد.
نماینده: طبق گفته آقای سالک، ظاهراً وزیر ارشاد قرار است برای پاسخگویی در مورد نمایشگاه کتاب به کمیسیون دعوت شود، آیا صرفاً یک جلسه عادی است یا قرار است بهصورت جدی از ایشان مطالبهای هم داشته باشید؟
پژمانفر: البته من در جریان کامل جزئیات حضور ایشان نیستم ولی تا جایی که خبر دارم قرار است با وزیر در این مورد صحبت شود که کمیسیون فرهنگی در موارد متعددی با وزارتخانه همراهی کرده است و این تعاملات هم باید باشد. در این جلسه قرار است آقای جنتی تنها و بدون معاونانش به کمیسیون بیاید.
آدمهای زیادی هم در دنیا هستند که شنیدهاند یک گفتمانی به نام اسلام هست که ایران پرچمدار آن است،
آنها میخواهند بیایند و ما را با همین حیثیت انقلاب اسلامی ببینند
نماینده: شما اخیراً عضو ناظر مجلس در شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری شدهاید. در کشور ما یک تفکری وجود دارد که معتقد است ما باید برای ارتباط و تعامل با دنیا، برخی مسائل را کنار بگذاریم تا بتوانیم از ظرفیتمان در این حوزه بهره ببریم. شما هم با این گروه همنظرید؟
پژمانفر: ما یک کشور پرظرفیت هستیم که آدمهای زیادی میخواهند بیایند و ما را با همین حیثیت انقلاب اسلامی ببینند. اگر بخواهیم رویکرد گردشگری را در کشورمان پیگیری بکنیم امتیازات خیلی خوبی داریم.
مثلاً گردشگری زیارت. ما در سال گذشته ۱.۵ میلیون گردشگر زیارت داشتیم. یا مثلاً گردشگر سلامت؛ سالیانه چندین میلیون نفر برای درمانهای جزئی یا کلی و سلامت به ایران سفر میکنند. ما ظرفیتهای خوبی را برای کسب درآمد داریم و لازمه این کار هم عبور از اصولمان نیست.
آدمهای زیادی هم در دنیا هستند که شنیدهاند یک گفتمانی به نام اسلام هست که ایران پرچمدار آن است.
کسی که به هندوستان میرود و وارد معبد میشود، ضوابط آنجا را رعایت میکند که مثلاً سرش پوشیده باشد، لباسش به شکل مشخصی باید باشد و ... . ورود به کشور ما هم ضوابطی دارد، ضابطه ما هم این است که خانم باید پوشش داشته باشد، مصرف برخی اطعمه و اشربه ممنوع است. همه این را میپذیرند، چون آمدهاند ایران را ببیند. ایران اروپا نیست؛ ایران ایران است، با اقتضائات خاص خودش.
نظر شما